عکس سحر ولدبیگی و نیما فلاح + Sahat Valad Beigi & Nima Fallah

در این قسمت از زندگی ایرانی عکس نیما فلاح و سحر ولدبیگی + بیوگرافی را برای شما عزیزان قرار داده ایم .

عاشقانه های نیما فلاح و همسرش سحر ولدبیگی در فضای مجازی, سوژه جالبی شده است که در ادامه خواهید خواند.
عکس جدید نیما فلاح و سحر ولدبیگی

نیما فلاح و سحر ولدبیگی زوج موفق و دوست داشتنی کشورمان عکس و متن های عاشقانه ای را برای یکدیگر نوشته اند.

سحر ولدبیگی با انتشار شعری از فریدون مشیری و انتشار عکس زیر نوشت:

****

تو هم ، ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو !
این دلاویزترین شعر جهان را ، همه وقت
نه به یک بار و به ده بار ، که صد بار بگو !
« دوستم داری » ؟ را از من بسیار بپرس !
« دوستت دارم » را با من بسیار بگو !

فريدون مشيری

عکس نیما فلا و همسرش سحر ولدبیگی

((بیوگرافی نیما فلاح))

نیما فلاح متولد ۱۳۵۱ تهران یک بازیگر ایرانی تلویزیون و سینما است و دارای مدرک کارشناسی گرافیک مطبوعاتی است . او بازی در تلویزیون را با نقش دستیار درک در مجموعه طنز ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری آغاز کرد.

سحر ولدبیگی متولد ۱۳۵۶، تهران بازیگر ایرانی تلویزیون و دارای مدرک دیپلم اداری بازرگانی از هنرستان شهید مدرس است.سحر ولدبیگی با سریال دختران شناخته شد.

اگر برنامه کاملاً موفق ساعت خوش در اوج محبوبیت توقیف نمی شد شاید نیما فلاح زودتر از اینها به محبوبیت می رسید. او از بازی در نقش دستیار درک(هنرا) در مجموعه طنز ساعت خوش آغاز کرد و پس از چند سال وقفه دوباره با مهران مدیری و این بار در برنامه جنگ ۷۷ فعالیت بازیگری اش را ادامه داد. بدن نرم و نوع بازی اش از او بازیگری منحصر به فرد ساخت. وقتی در فیلم دست های آلوده در نقش داماد بازی کرد همه را به خنده واداشت.

آثار نیما فلاح:

نوروز ۷۴ (مجموعه تلویزیونی ۱۳۷۳)
ساعت خوش (مجموعه تلویزیونی ۱۳۷۴)
جنگ ۷۷ (مجموعه تلویزیونی۱۳۷۷)
بیست (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۸)
ببخشید شما؟ (مجموعه تلویزیونی ۱۳۷۸)
قطار ابدی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۸)
دست های آلوده (۱۳۷۸)
رستوران خانوادگی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۰)

ماجرای ازدواج نیما فلاح و سحر ولدبیگی

این موضوع به زمانی بازمی گردد که ما در مجموعه رستوران خانوادگی با هم کار می کردیم. به مرور زمان نوع نگاه ما به یکدیگر تغییر کرد و بیشتر همدیگر را زیر نظر گرفتیم. در آن کار نقش مقابل هم بودیم که در سریال همه خانواده تلاش می کردند تا با هم ازدواج کنیم ولی ما نمی پذیرفتیم.
جالب اینجاست که بعد از آن سریال این اتفاق به صورت واقعی افتاد و در ۱/۴/۸۲ یعنی درست در روز تولدم با هم ازدواج کردیم. البته من و نیما اصراری نداشتیم که حتما جشن عروسی برگزار کنیم شاید در دوران بازیگری این اتفاق به صورت نمایشی بارها برای ما افتاده بود و این موضوع دیگر برای ما جذابیتی نداشت.
به نظرم در مراسم عروسی به تنها کسی که خوش نمی گذرد خود عروس و داماد است. برای همین خانواده ما نیز با این خواسته ما کنار آمدند و با یک مهمانی بسیار ساده خانوادگی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم.